باورتان میشد که روزی از یک تخم مرغ ، یک هویچ و مقداری دانه قهوه الهام بگیرید؟! بله آنروز فرا رسیده و در یک حس خوب ممکن است از هر چیزی الهام بگیرید؛ حتی دانه های قهوه!
داستان انگیزشی دانه های قهوه
روزی دختر جوانی نزد مادرش رفت و با او درباره زندگی و شرایط سختی که گریبان گیرش شده بود ، صحبت کرد. دختر جوان مدام شکایت می کرد ، تصمیم گرفته بود تسلیم شود و از جنگیدن و تلاش دست بردارد. او به مادرش گفت که دیگر صبرش به سَر آمده؛ تا مشکلی را حل میکند ، مشکلی دیگر سرو کله اش پیدا میشود!
ناامیدی و تسلیم شدن در برابر شرایط سخت زندگی
مادرش او را به آشپزخانه برد. او سه ظرف را پر از آب کرد و بر روی شعله های گاز قرار داد تا آب به جوش بیاید. خیلی زود آب درون ظرف ها به جوش آمد. مادرش در ظرف اولی یک هویج انداخت. در ظرف دومی یک تخم مرغ قرار داد و در ظرف سوم مقداری دانه ی قهوه ریخت. مادر و دختر در سکوت کنار همدیگر نشستند و منتظر ماندند.
دقایقی سپری شد…
مادر شعله های گاز را خاموش کرد. او هویج و تخم مرغ را از ظرف هایشان بیرون آورد و در ظرف های خالی دیگری قرار داد. قهوه را هم در یک فنجان ریخت. سپس رو به دخترش کرد و پرسید : بگو چه میبینی؟ دخترش جواب داد : هویج ، تخم مرغ و قهوه!
مادرش هویچ را نزدیک تر آورد و از دخترش خواست تا هویج را لمس کند. او اینکار را انجام داد و گفت : هویج ها نرم شده اند. سپس مادرش خواست تخم مرغ را بگیرد و آن را بشکند. او اینکار را انجام داد و گفت : تخم مرغ سخت تر شده است؛ در آخر مادر از او خواست تا قهوه را امتحان کند. دختر در حالی که لبخند میزد ، قهوه را نوشید و از عطر و طعم دلپذیر آن لذت برد. در همین حال ، دختر که کنجکاوی اش فوران کرده بود پرسید : معنی این کارها چیست مادر؟!
مادرش توضیح داد :
دخترم ، هر سه این مواد در شرایط یکسانی قرار گرفتند و با مشکلی یکسان رو به رو شدند. اما هر کدام واکنش متفاوتی از خودش نشان دادند. هویج سفت و سخت بود ، ولی پس از قرار گرفتن در آب جوش و جوشیدن ، نرم و ضعیف شد. تخم مرغ شکننده بود و پوسته بیرونی نازکش ، از مایع داخلی آن محافظت میکرد؛ ولی بعد از قرار گرفتن در آب جوش و جوشیدن ، محتویات داخلی اش سفت و سخت شد. اما دانه های قهوه بی نظیر بودند! آن ها پس از قرار گرفتن در آب جوش و جشیدن ، آب را تغییر دادند!
مادر از دخترش پرسید : تو کدام هستی؟
حال شما کدام هستید هویح یا تخم مرغ؟
وقتی سختی ها به در خانه شما می کوبند ، چگونه پاسخ می دهید؟ آیا شما یک هویج هستید که به نظر قوی است ، اما وقتی درد و سختی به سراغش می آید ضعیف می شود و قدرت خود را از دست می دهد؟
داستان هویچ ، تخم مرغ و دانه های قهوه
آیا شما یک تخم مرغ هستید که قلبی روان و انعطاف پذیر دارد اما با حرارت و سختی تغییر می کند و سفت می شود؟ آیا شما روحیه ای روان و انعطاف پذیر دارید اما پس از مواجه شدن با چالش هایی مانند مرگ ، شکست ، جدایی یا مشکل مالی و… درست مثل تخم مرغ پوسته و ظاهرتان مانند قبل است اما در درونتان غوغایی برپاست؟
داستان تخم مرغ ، هویج و دانه های قهوه
یا شبیه دانه های قهوه؟
دانه های قهوه آب جوش را تغییر می دهند. هنگامی که آب به نقطه جوش برسد ، قهوه به بهترین طعم خود می رسد. در واقع در همان شرایطی که باعث ایجاد مشکل و درد میشود ، دانه های قهوه عطر و طعم بی نظیرشان را آزاد می کنند. اگر شما هم مانند دانه های قهوه باشید ، وقتی اوضاع در بدترین حالت خودش قرار دارد ، بهتر می شوید و وضعیت پیرامون خودتان را هم تغییر می دهید.
داستان دانه های قهوه ، هویج و تخم مرغ
نیچه کل این داستان را در قالب یک جمله گفته :
آنچه مرا نکُشد ، نیرومندترم می‌سازد؛ این را در مدرسه ی جَنگِ زندگی آموخته‌ام.
فردریش نیچه
آگاهانه انتخاب کنید چه کسی باشید
ممکن است تا به حال یک هویج یا تخم مرغ بوده باشید ، اما زیبایی زندگی این است که شما می توانید آگاهانه انتخاب کنید که چه کسی باشید… حال دوباره از شما می پرسم : شما مانند هویج هستید؟ مانند تخم مرغ هستید؟ یا مانند دانه های قهوه؟ امیدوارم پس از خواندن این داستان دانه های قهوه را انتخاب کنید… تا بعد…
آگاهانه انتخاب کردن
مهیار اکبری بنیان گذار یک حس خوب و عضوی از تیم رویایی حس
مث همیشه زیبا و خاص🙂✨
واقعا عالی بود
شاید این نوشته کل مسیر زندگیمو تغییر بده…!
ممنون بابت نوشته های خیلی خوبتون❤
سپاس معین عزیز.
باعث افتخار است که حس توانسته است نقش کوچکی در مسیرتان داشته باشد…
و باز هم یک مقاله ی فوق العاده…
قانون سوم نیوتون میگه که هرگاه جسمی به جسم دیگر نیرو وارد کند جسم دوم نیز به جسم اول نیرویی هم اندازه ولی در خلاف جهت وارد میکند.
واین بنظرم در زندگیه واقعی هم همینه وقتی به درسی یا شخصی یا… نیروی مثبتی وارد کنیم قطعا به همون اندازه هم در زندگیمون تاثیرشو خواهیم دید و همینطور نیروهای منفی و دوست نداشتن و نفرتو…
و وقتی حس خوب این همه حال خوبو به دیگران هدیه میکنه واقعا از صمیم قلبم خوشحال میشم خودش هم به همون اندازه و خیلی بیشتر این همه نیروی خوب و انرژی رو دریافت کنه.
خیلی ممنونم از حال خوبی که بهم هدیه کردید
سپاس Samin عزیز.
دقیقا همینطور است که می فرمایید.
👌👌👌👌👌👌👌سلام خیلی خوب نقش آدما رو توی زندگی بیان کردید ممنون از اینکه بهمون حس خوب میدین🙏🙏🙏
درود فائزه عزیز.
سپاس از شما بابت همراهی حس.
شما بهترین کار دنیا رو میکنین
(حس خوب دادن به آدما )
سپاسگزارم 🌹:-)
سپاس از مهرتان سعیده عزیز.
حس به داشتن مخاطبان فرهیخته ای چون شما افتخار میکند.
تا چند دقیقه پیش داشتم مث هویج عمل میکردم .ضعیف میشدم ،میخواستم بخوابم ،اما الان این متن فوق العاده ی تلنگر بهم وارد کرد🙃 تا صبحم که شده کارمو تموم میکنم ….مرسی ازتون واقعن عالی هستین خیلییی❤
معصومه عزیز چقدر عالی که این داستان الهام بخشتان بوده است. با آرزوی بهترین ها…
واقعا زیبا بود باتشکر از متن پرمفهومتان🙏
سپاس علی عزیز.
چه مسئله جزئی زیبایی رو باز کردید…
برداشت من از سخن نیچه اینه که زندگی همه چیز داره ، خوبی و بدی، زیبایی و زشتی ، مردی ونامردی ، راحتی و ناراحتی ، مهربونی و نامهربونی و ….
و کسی می‌تونه گلیم خودشو درست از آب بیرون بکشه که بیشتر شو «تجربه» کنه حتی اگر به نفع نباشه
تجربه، درسته که برای هر چیزی اتفاق میفته ولی یادمون باشه که فقط یکبار اتفاق میفته و تنها درسیه که سالیان سال بدون هیچ خدشه ای تو ذهن میمونه نه مثل فیزیک کلاسیک با فهم ساده و مسائلی سخته و نه مثل فیزیک جدید، با فهم سخت و مسائلی آسونه و نه مثل جدول مندلیف منظمه هر زمانی و در هر مکانی اتفاق میفته حتی تو خواب ، مثل نظریه آشوب یا جهان‌های موازی که همیشه وابسته نیستن
این ما هستیم که تعیین میکنیم تخم مرغ باشیم یا هویج یا حتی قهوه
تجربه تنها مایکروویو انسان پزی هستش که هر چی درجه شو بالاتر ببری با شدت بیشتر یک انسان مغز پخت تر ، بهتر و با درصد خطای کمتر تحویل میده
از نظر خیلیا تو این داستان هویج پخته و تخم مرغ آب پز بودن خوب نیست و درسته
اما فراموش نکنیم شرایط همیشه پایدار و مهیا نیست و همیشه قهوه جلوی دست و آماده و حاضر نیست . گاهی وقتا برای اینکه یک قهوه دلچسب و خوش طعم باشیم باید اول مثل یک تخم مرغ آب پز بشیم و مثل یک هویج پخته شویم و اینو به یک فرصت برای خودمون تبدیل کنیم
همیشه هویج پخته بودن بد نیست به شرطی که با توجه به شرایطی که داره ازش درس بگیری و قول بدی تجربه ای بشه که تکرارش نکنی
طبق این داستان تا اون مادر اگر هر سه ظرف رو نداشت هیچوقت اون دختر خانوم به تغییر قهوه و نرمی هویج پی نمی‌برد و گرنه جهان پربوده از قهوه هایی که پودر شدن و تا ظرف و یا آبی نباشه هرگز دلچسب نمیشدن مثلا اگر شرایط و تغییر بدیم و به جای آب از روغن استفاده کنیم کلا تغییر ایجاد میشه و نه قهوه دلچسب میشه و نه تخم مرغی درست میپزه
از نظر من شرایطی که خودمون به وجود میاریم درست همون ظرفها هستن که اگر نباشن نه هویج پخته میشه که باعث نرمی بشه ، نه قهوه ای جوشیده میشه که باعث تغییر بشه و نه انسانی پدید میاد که تجربه داشته باشه
این برداشت من بود
مطلبتون خیلی فکرمو درگیر کرد و واقعا مبحث ارزشمندیه نمی‌دونم چند ساعت براش وقت گذاشتید ، بگم که فوق العاده بود
زهرای عزیز ازینکه دیدگاهتان را به اشتراک گذاشتید متشکرم. بسیار زیبا گفتید.
واقعا از اینکه بدون هیچ انتظاری از مخاطب حال خوب رو بهش هدیه میدید سپاسگزارم
با آرزوی بهترین ها برای اعضای یک حس خوب
شایان عزیز ، من هم از شما متشکرم که با دیدگاهتان حس را به ادامه کار دلگرم می کنید.
طراحی بی نظیر سایتتون لذت خواندن مقالات را صد چندان میکند.
مرسی که هستین❤
متشکرم از لطفتان مهدی عزیز.
بی نظیر بود!!😊😊
سپاسگزارم.
سلام و عرض خسته نباشید خدمت تیم رویایی حس
من منظور حرف نیچه رو نفهمیدم!
میشه یه توضیح بدید؟
درود سعید عزیز.
به تعداد آدم های روی زمین می تواند از یک جمله برداشت شود. هر شخصی با توجه به شرایط زندگی اش می تواند برداشت متفاوتی از یک جمله داشته باشد.
برداشت من هم از این جمله این است که اگر در مقابل دشواری های زندگی مقاومت کنیم و بیدی نباشیم که با این بادها بلرزیم ، این دشواری ها اگر چه به گمان ما به قصد نابودی ما وارد زندگی مان می شوند ، اما می توانند قوی ترمان کنند و انسان سخت تری از ما بسازند. داستان دانه های قهوه هم دقیقا همین مفهوم را دارد.