اگر قصد خواندن این مقاله را دارید ، حتما برنامه های فوق العاده ای را برای رسیدن به اهدافتان در سر می پرورانید! در این مقاله قصد داریم به موردی اشاره کنیم که هرچند در نگاه اول چندان مهم نباشد ، ولی یکی از مهمترین عوامل پیروزی های بزرگ و یا شکست های طاقت فرساست!
همه ما انسان ها از بدو تولد ، برای رفع نیازهایمان ، وابسته ی اشخاص یا چیزهایی میشویم. به مرور زمان ، بعضی وابستگی ها کم و بعضی شدید میشوند. پس از گذشت چند سال و با رسیدن به سن بلوغ ، همگی تمایل به مستقل شدن داریم ، آن هم در ابعاد مختلف! با توجه به شرایط زندگی مان ، برخی حدودا طعم استقلال مد نظرمان را میچشیم و برخی نه. درواقع میخواهم یادآوری کنم که این تمایل ، ذاتی و غریزی است. ولی آیا همیشه طبق این تمایل عمل میکنیم؟ یا گاهی از آن غافل میشویم و آن را به طور ناخودآگاه در همه ابعاد نمیپذیریم؟!
اول بیایید ببینیم که این تمایل واقعا به چه معنی است و چرا در وجود ما نهادینه شده است؟ همچنین قصد ما از گفتن این مطلب چیست؟
استقلال : صاحب اختیاری و آزادی.
وابستگی : احساسی درونی ، برای بدست آوردن ، حفظ کردن و یا نگه داری از هر چیزی که برای ما ارزش دارد و به طور کلی دو نوع است :
- وابستگی معقول
- وابستگی افراطی
درواقع وابستگی امری طبیعی و لازم است ، اما اگر وسواس گونه باشد ، بسیار مخرب است! که به ترسی عمیق می انجامد و به مانعی برای رسیدن به موفقیت های بزرگ تبدیل میشود. حال می تواند وابستگی به شخص باشد و یا به هر چیز دیگری!
این جملات به این معناست که شما به چیزی وابسته می شوید که بقا ، آرامش ، موفقیت و خوشبختی خود را در آن می بینید که گاهی حس مالکیت نسبت به آن پیدا میکنید و خواهان استقلال از هر چیزی هستید که به آن نیاز و علاقه ای ندارید.
بگذارید همین الان خیال شما را راحت کنم : شما مالک هیچ چیز بیرونی ، اعم از افراد ، ثروت ، آبرو ،شغل ، مقام ، زیبایی ، زمان و… نیستید. ممکن است بعضی از این موارد را از بدو تولد داشته باشید و یا برای رسیدن به هر کدام تلاش کرده باشید ، اما باز هم تکرار میکنم : شما مالک هیچکدام نیستید و نخواهید بود!
شما تنها و تنها مالک حقیقی چیزی خواهید بود که فنا ناپذیر باشد! مانند روحتان ، ذهنتان ، ارزش هایتان ، استعداد هایتان ، تلاش هایتان و هر چیز دیگری که ترس از دست دادنش هرگز سراغتان نیاید و پروردگار فقط آن را برای شما در نظر گرفته باشد! اگر خود را مالک و وابسته به هر چیز دیگری بدانید که بقای خود را در آن می بینید ، وابستگی تان از نوع افراطی است و باید آن را تحت کنترل خود در بیاورید.
شما تنها و تنها مالک حقیقی چیزی خواهید بود که فنا ناپذیر باشد! مانند روحتان ، ذهنتان ، ارزش هایتان ، استعداد هایتان ، تلاش هایتان و هر چیز دیگری که ترس از دست دادنش هرگز سراغتان نیاید و پروردگار فقط آن را برای شما در نظر گرفته باشد!
فاطمه نصاب زاده
نکته قابل توجه این است که اگر همه وابستگی هایتان را کنار بگذارید ، به اولین چیزی که توجه می کنید قطعا خودتان هستید.
شاید بعضی از شما بگویید بدون آنها دیگر زنده نخواهید بود و یا بدون آن ها احساس بیهودگی خواهید کرد ، ولی به هیچ وجه این گونه نیست! بدون آنها شما باز هم شخصیت مستقل و آزاد خودتان را دارید. بله! بدون آنها زندگی باز هم جریان دارد…
زندگی ، این موهبت الهی ، یک ماموریت ماجراجویانه است ، برای یافتن خود حقیقیمان و جایگاهمان در این دنیای بزرگ و شگفت انگیز! اگر خود را وابسته به چیزهای فانی کنیم ، تلاش هایمان ، استعداد هایمان و ماموریت ماجراجویانه مان بی ثمر و بی نتیجه خواهد شد! پس ماموریت خود را از دست ندهید و برای این امر مهم اقدام کنید!
اولین قدم برای کنار گذاشتن این نوع وابستگی ها ، تغییر نگرش شما نسبت به این موضوع است که باید به این باور برسید که ما فقط نگهبان چیزهایی هستیم که به ما منسوب شده اند. نه بیشتر! و با فقدان و از دست دادن آنها ، نابودی و سقوط ما رقم نخواهد خورد!
حال چند مورد عملی و کوتاه برای محدود کردن این احساسات مثال میزنم تا منظورم را به طور واضح توضیح داده باشم :
- اگر وابستگی تان به موارد مادی است ، سعی کنید آن هارا با دیگران شریک شوید و یا ببخشید. اگر قابل شریک شدن و یا بخشیدن نیستند ، سعی کنید هر از گاهی آنها را از خود دور کنید.
- اگر وابستگی و وسواس بیش از حد نسبت به ظاهر و زیبایی تان دارید ، سعی کنید روزانه علاوه بر رسیدگی به ظاهر خود ، برنامه ای برای توجه به روح و فکر و ذهنتان داشته باشید. مانند : مراسم عبادی ، مراقبه و یا مدیتیشن.
- اگر به شخص و یا اشخاصی بسیار وابسته اید و این باعث ترس از دست دادن آن ها شده است ، یا به این دلیل در روابط اجتماعی تان به مشکل برخورده اید ، گاهی ارتباطتان را با آنها محدود کنید. آنها را مانند اموال شخصی خود نبینید ، برایشان خط مش و استقلال قایل شوید! چرا که هرچه بقیه را محدود کنید ، آنها از شما دورتر خواهند شد. پس همان طور که خود را مستحق استقلال می دانید ، باید دیگران را نیز مستحق آن بدانید. این کار باعث احساس رهایی و لذت در شما میشود همان طور که استیو تولتز می گوید :
مرد بزرگ کسی است که در میانه جمع قادر است از استقلال و تنهایی اش لذت ببرد.
استیو تولتز
و مواردی از این قبیل ….
نتیجه آنکه برای رسیدن به موفقیت های اعجاز آمیز و به اتمام رساندن ماموریت بزرگتان ، باید آزاده زندگی کنید و مثل یک سرباز بجنگید و مانند یک اسطوره بمیرید و به یاد داشه باشید : تا زمانی که وابستگی های عمیق دارید ، پرواز کردن رویایی بیش نخواهد بود!
حال نوبت شماست :
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده بودید؟! چه اقدامی برای آن انجام داده اید؟ برایمان بنویسید…
فاطمه نصاب زاده عضوی از تیم رویایی حِس!
بسیاار عالی 👌
🙏🏼🌸
تشکر از شما🌸🙏🏼
با وجود اینکه در بسیاری از موفقیت ها،افراد بنظر من به این موضوع کم توجه میشن اما واقعا مورد بسیار مهمیه و من به شخصه تونستم از این مقاله و نوشته های شما ویادداشت برداری از آن ها بسیار استفاده ببرم؛با تشکر.
دقیقا همینطوره…👍
بسیار خوشحالم که مورد استفاده واقع شد!!😇
موفق باشید..🌟🌱
Khyli khob bod, movafgh bashin
متشکرم دوست عزیز😇💫
مقاله خیلی خوبی بود، ممنون ازتون❤
متشکرم😊🌟🌸