سلام شما کاربر مهمان هستید :)
ثبت نام
ورود
سلام شما کاربر مهمان هستید :)
کنترل ورودی های ذهن

هشدار! کنترل ورودی های ذهنتان را به شدت به دست بگیرید!

قضیه به ۳ سال پیش بر میگردد که من در یک سایت یک اکانت کاربری داشتم. معمولا هفته ای یک یا دو بار به آن سایت سر میزدم. خب همانطور که می دانید هر اکانتی نام کاربری و پسورد مخصوص به خودش را دارد ، تا اینکه همین چند وقت پیش مجبور شدم به خاطر امنیت اکانت کاربری ام ، اطلاعات ورود به آن را تغییر دهم. خیلی زود اینکار را انجام دادم ، اما بعدش اتفاق جالبی برایم افتاد که تبدیل شد به ایده نوشتن این مقاله یعنی کنترل ورودی های ذهن!

اتفاق جالبی که برایم افتاد این بود که ، بعد از تغییر اطلاعات اکانتم ، هر وقت می خواستم وارد آن سایت شوم ،‌ هنوز هم همان اطلاعات قبلی را وارد می کردم. جالب تر اینجا بود که بعد از پر کردن فیلد ها و زدن دکمه ورود به سایت ، پیغامی نمایش داده میشد که اطلاعاتت شما نادرست است و من تازه آن جا متوجه میشدم که بله! اطلاعاتم را تغییر داده بودم! حتی همین حالا هم که چند ماه از این اتفاق می گذرد ،‌ گاهی پیش می آید که در یک فیلد چند کاراکترش را اشتباهی پر میکنم! اما حالا خیلی زود میفهمم و همان ابتدا اصلاحش میکنم.

این اتفاق من را به فکر فرو برد. باعث شد بیشتر حواسم را جمع کنم. راستش به این فکر کردم وقتی یک نام کاربری ساده ،‌ که من هیچ فکری در طول روز راجبش نکردم و فقط برای ورود به یک سایت چندین بار تکرارش کردم ،‌ می تواند این چنین رشته عصبی قوی در ذهنم ایجاد کند ،‌ پس حرف هایی که سال های سال از کودکی تا به امروز شنیده ام و هر روزه توسط نزدیکان ،‌ دیگران ، تلویزیون و جامعه تکرار میشوند ، چه بلاهایی که سر ناخودآگاهم نیآورده اند! هنوز این اطلاعات اکانت نزدیک ۳ سال بود که داشت منظم تکرار میشد! اما چیزهایی که من خواسته یا ناخواسته اجازه ورود به ذهنم را به آنها میدادم ،‌ سال های سال است که ناخودآگاهم را تسخیر کرده اند… واقعا جای تاسف دارد…

برای اینکه بیشتر اهمیت این موضوع را درک کنید ، می توانبد خودتان امتحانش کنید! اگر در یک سایت قدیمی عضو هستید ، که خیلی وقت است اطلاعات کاربریتان را تغییر نداده اید و هر هفته به صورت منظم به آن سر می زنید ،‌ می توانید اطلاعات کاربری تان را تغییر دهید و نتیجه را مشاهده کنید!

جالب تر آنکه مشابه چنین اتفاقی قبلا در مورد ساعت دیواریِ خانه برایم به وجود آمد. اما آن موقع زیاد توجهم را جلب نکرد! ساده از کنارش گذشتم… نمیدانم چرا…

راستش ساعت دیواری خیلی وقت بود که جایی ثابت در خانه داشت. بله خیلی وقت بود! میتوان گفت : چندین سال! نزدیک عید تصمیم گرفتیم برای تنوع هم که شده ،‌ جایش را عوض کنیم! (یکی از عادت هایم این است که به محظی که از خواب بیدار میشوم ساعت را نگاه میکنم. در همین لحظه حسی به من می گوید : افرادی که مانند من اینکار را می کنند ، تعدادشان کم نیست!) باورش کمی سخت است اما دقیقا تا ۲ سه ماه وقتی از خواب بیدار میشدم ،‌ کاملا غیر ارادی و ناخودآگاه به محل قبلی که ساعت در آنجا نصب شده بود نگاه میکردم! بعد که می دیدم ساعتی در کار نیست ، میگفتم : لعنتی چرا جایش را عوض کردی!

برای تغییر کارت های بانکی که مدت زمان زیادی از آن استفاده می کنید هم ، همینطور است. فکر میکنم با مثال های بالا موضوع را کامل درک کرده اید و دیگر نیازی به توضیح مثال کارت بانکی نیست!

خب تمام اینها را برایتان نوشتم تا به این نکته برسم که : ما باید به شدت ورودی های ذهنمان را کنترل کنیم. به این فرمول توجه کنید :

ورودی های ذهن شما + تکرار منظم آنها = ایجاد یک رشته عصبی قوی

نکته مهم اینجاست که این رشته های عصبی وقتی شکل بگیرند ،‌ دیگر به راحتی از بین نمی روند! مثال هایی که برایتان نوشتم را به خاطر بیاورید! در واقعا زندگی شما بر پایه همین رشته های قوی عصبی جلو میرود… اما خوشبختانه از امروز داستان فرق میکند ، چون شما به این نکته پی بردید. من هم در ادامه چند روش ساده و کاربردی ، برای کنترل ورودی های ذهنتان به شما آموزش میدهم. پس لازم نیست نگران باشید…

 

راهکاری کنترل ورودی های ذهن

 

طبق بررسی های انجام شده توسط محققان ،‌ مغز انسان روزانه ۵۰۰۰۰ فکر را تحلیل میکند! شگفت انگیز است! مگر نه؟ بیایید صادق باشیم! خیلی سطحی نگریست اگر فکر کنید میشود تمام فکرهای روزانه ذهنتان را مثبت کنید! گاهی اوقات واقعا شرایط آن طور که می خواهیم پیش نمیرود و زندگی ما را با چالش های بزرگی رو به رو میکند. خبر خوب این است که میتوان کنترل افکارمان را به دست بگیریم. اما چگونه؟! در ادامه برایتان توضیح میدهم…

 

تمرین اول : ایستگاه عوارضی!

 

تمرینی که شخصا برای خودم درستش کرده ام و همین حالا هم از آن استفاده میکنم این است :

من در ذهنم یک عوارضی دارم و شخصی که در ذهنم مدیریت این عوارضی را بر عهده دارد ، بسیار آدم سخت گیریست! به او تاکید کرده ام نباید هیچ فکری از زیر دستش در برود! حتما تا حالا پیش آمده است که از عوارضی رد شده باشید! ماشین های زیادی پشت ایستگاه منتظر هستند ،‌ قانونش این است که تک تک شان هزینه را پرداخت میکنند و اجازه عبور می گیرند. افکار شما هم باید همینکار را انجام دهند ،‌ یعنی هزینه را پرداخت کنند و اجازه عبور بگیرند! هزینه عبور افکارتان هم این است : به پیشرفت شما کمک کنند و باعث توسعه فردی شما شوند! در غیر اینصورت باید هر چه زودتر از همان راهی که آمده اند ، بازگردند!

لازم است شما هم در ذهنتان یک عوارضی داشته باشید! فکرهایی که به سرتان می آید ، حرف هایی که از نزدیکان ،‌ دوستان ،‌ تلویزیون و شبکه های اجتماعی می شنوید ،‌ حکم همان ماشین ها را دارند. در عوارضی واقعی اگر آن مامور ویژه در جایگاهش نباشد چه اتفاقی می افتد؟ همه ماشین ها گازش را می گیرند و دِ دَر رُو…! دقیقا برای افکارتان هم ،‌ همینطور است. اگر یک مامور و کنترل کننده برایشان قرار ندهید ،‌ خیلی راحت ناخودآگاهتان را به گند میکشند!

لازم است شما هم در ذهنتان یک عوارضی داشته باشید! فکرهایی که به سرتان می آید ، حرف هایی که از نزدیکان ،‌ دوستان ،‌ تلویزیون و شبکه های اجتماعی می شنوید ،‌ حکم همان ماشین ها را دارند. در عوارضی واقعی اگر آن مامور ویژه در جایگاهش نباشد چه اتفاقی می افتد؟ همه ماشین ها گازش را می گیرند و دِ دَر رُو…! دقیقا برای افکارتان هم ،‌ همینطور است. اگر یک مامور و کنترل کننده برایشان قرار ندهید ،‌ خیلی راحت ناخودآگاهتان را به گند میکشند!

مهیار اکبری

پس بعد از این ، هر وقت فکری به ذهنتان آمد ، هر فکری که می بینید می تواند باعث پیشرفتتان شود ،‌ اجازه ورود دارد و می تواند از بودن در ذهن فوق العاده شما لذت ببرد! فکری هم که تشخیص داده اید هیچ سودی برایتان ندارد و تماما شما را فرسوده میکند ، اینطوری دنبال نخود سیاه بفرستیدش : بسیار خب! تا اینجایش را آمدی فکر عزیز! خیلی هم خوش آمدی! اما دیگر وقتش رسیده که برگردی! کارت اینجا تمام شده است! در ذهن من جایی برای  فکرهای که به پیشرفت من کمکی نمی کنند وجود ندارد! فقط یک جا حق داری پایت را بگذاری ،‌ آن هم جهنم است! به سلامت!

دقت کنید در ابتدا ممکن است این فرآیند برای هر فکر کسل کننده به نظر برسد اما پس از چندین بار تکرار در طول زمان ،‌ در کسری از ثانیه اتفاق می افتد.

خب حالا شما به من بگویید : مثلا فکری با این مضمون که شما نمی توانید از پسش بر بیایید ، وارد ذهنتان میشود! شما به آن فکر مسخره چه می گویید؟!

می بینید! به همین سادگی می توانید کنترل افکارتان را بر عهده بگیرید! امتحانش کنید…هزینه ای برایتان ندارد! و اما مثالی برای درک بهتر تمرین بالا

ورزشگاه فوتبال

وقتی می خواهد یک مسابقه فوتبال مهم برگذار شود ، افراد زیادی اطراف ورزشگاه رفت آمد میکنند ، اما فقط کسی حق ورود به ورزشگاه را دارد که بلیط داشته باشد! ذهن شما مانند یک ورزشگاه بزرگ ، سرپوشیده و مجهز است و آدم هایی که در آن نشسته اند ، حکم افکارتان را دارند. تنها فکری اجازه ورود به ذهن شما را دارد که بلیط پیشرفت شما در دستانش باشد ،‌ در غیر اینصورت بهتر است همان اطراف ورزشگاه پرسه بزند!

 

تمرین دوم : تاثیرگذار ترین دفتر مشق زندگی شما

 

تکرار عامل ایجاد هر عادت و رشته ی عصبی قوی در ذهن شماست. اگر تکرار یک کار بد می تواند آن را در ناخودآگاهتان حک کند ،‌ خبر خوب این است که تکرار یک کار خوب هم می تواند در ناخودآگاهتان حک شود و یک رشته عصبی قوی برایش ایجاد بشود. باز هم اتفاق نام کاربری من را به خاطر بیاورید! نیازی نیست اصلا در طول روز به آن فکر کنید ، فقط باید در مدت زمان و به صورت منظم تکرارش کنید. اگر واقعا خواهان تغییر هستید ، وقت آن رسیده است که یک دفتر داشته باشید. دفتر رشد و تحول شخصی خودتان. لازم است مشق بنویسید! اما اینبار نه مشقی که هیچ کاربردی در زندگیتان ندارد ، بلکه مشقی که می تواند باعث ایجاد نسخه بهتری از خودتان شود! این شگفت انگیز است!

اجازه دهید اولین مشق دفتر توسعه فردی تان این جمله باشه :

 

 من فوق العاده ام…

 

نیازی نیست در طول روز به آن فکر کنید! فقط هر شب یکبار بنویسید که فوق العاده اید. اگر بهانه تان این است که هر شب نمی رسید ،‌ شب در میان بنویسید! اگر بهانه تان این است که شب در میان نمی رسید ، هفته ای یکبار بنویسید! و اگر بهانه تان این است که اصلا نمی رسید این جمله را بنویسید ، متاسفم! شما مجبورید برای پیشرفت فردی که برای پیشرفت خودش وقت گذاشته است ،‌ وقت بگذارید و این منزجر کننده است!

هر شب یکبار بنویسید که فوق العاده اید. اگر بهانه تان این است که هر شب نمی رسید ،‌ شب در میان بنویسید! اگر بهانه تان این است که شب در میان نمی رسید ، هفته ای یکبار بنویسید! و اگر بهانه تان این است که اصلا نمی رسید این جمله را بنویسید ، متاسفم! شما مجبورید برای پیشرفت فردی که برای پیشرفت خودش وقت گذاشته است ،‌ وقت بگذارید! و این منزجر کننده است!

مهیار اکبری

خب به پایان این مقاله رسیدیم. جا دارد اینجا بگویم که برای نوشتن این مقاله و همینطور محتوای یونیکش زمان زیادی صرف کردم. تمام اینکارها به خاطر شما انجام شده است تا بتوانید نسخه بهتری از خودتون بسازید. اگر این مقاله آموزشی توانسته است الهام بخش شما باشد از شما میخواهم آن را حداقل با یک نفر دیگر به اشتراک بگذارید ، تا آن فرد هم نسخه ی بهتری از خودش بسازد و جهان به جای بهتری برای زندگی تبدیل شود!

 

دوستتان دارم… لحظات فوق العاده ای را برایتان آرزو میکنم و شما را به خدای بزرگ می سپارم… خدانگهدار… 🙂

حتما بخوانید

  1. پلی لیست حس دانلود موزیک های بی کلام جادویی و درجه یک
  2. بک گراند انگیزشی موبایل دانلود زیباترین والپیپرهای انگیزشی موفقیت
  3. عکس نوشته انگیزشی دانلود ۶۸ عکس نوشته انگیزشی موفقیت (قسمت ششم)
  4. چه بر سر خوشی های زندگیمان آمد؟ رویاهایمان کجا رفتند؟ + پادکست
مهیار اکبری

همیشه دوست داشتم کسی وجود داشته باشد که هر وقت نااُمیدی به سراغم آمد ، من را به مسیر رسیدن به رویاهایم برگرداند. آن کَس را پیدا نکردم... یک حس خوب را ساختم... مهیار اکبری بنیان گذار یک حس خوب :)

25 نفر در این گفتگو شرکت کرده اند! نفر بعدی شما باشید...

ما با عشق پاسخ می دهیم چون می خواهیم جهان را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم!
  1. samin پاسخ

    سلام
    خداقوت واقعا متن فوق العاده ای بود .حس خوبی رو بهم القا کرد.
    پیدا کردن سایتتون یک اتفاق خیلی خوب در زندگیم بود.واقعا یکی از جایزه هایی که تو طول روز برای خودم بابت اینکه کارهام رو تموم کنم تا بتونم انجامش بدم،میزارم اینکه بیام سایت حس خوب گردی کنم 🙂
    یه انگیزه ای برای اینکه کارام و زودتر تموم کنم واقعا آفرین
    موفق باشید.

  2. مبینا پاسخ

    خیلی خیلی ممنون
    واقعا خیلی خوشحال هستم که با سایت فوقالعادتون آشنا شدم
    رسالت شما وقعا تحسین برانگیز هست👌✌🤘👏

  3. صدرا پاسخ

    سلام من واقعا واقعا همین طوری دنبال خبر، بازی هاای چرت وپرت بودم که نمیدونم چه طوری اومدم این سایت و مطالب رو خوندم خیلی متحول شدم یه دنیا ممنون

  4. roghayeh.sh پاسخ

    سپاس ازتون من واقعا با ذهنو افکارم درگیرم به خصوص موقع درس خودن خیلی اذیت میکنن
    تاحالا نگفته بود کسی این روش و همه میگن بنویس بعدا بش فک کن که در از بین رفتن اون خیال تاثیری نداره
    شما فوق العاده اید 🌹🌹🌹🌹

      1. بانو پاسخ

        سلام آقای مهیار اکبری..من چندماهی هست که با حس خوب آشنا شدم وهمیشه پیگیر کارهاتون هستم من سال آینده کنکور دارم وهرشب که خسته و داغون از کتابخونه برمیگردم موقع استراحت و خواب فقط کانال شما رو میبینم و مطالب رو مطالعه میکنم و پراز انرژی مثبت میشم..(شما جای خالی یک
        دوست واقعی رو واسم پرکردید، مرسی که هستید)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × سه =

mahyar akbari

آقای حِس...

همیشه دوست داشتم کسی وجود داشته باشد که هر وقت نااُمیدی به سراغم آمد ، من را به مسیر رسیدن به رویاهایم برگرداند. آن کَس را پیدا نکردم... یک حس خوب را ساختم... مهيار اکبری بنیان گذار یک حس خوب