انسان اشرف مخلوقات است! یک توهم یا یک واقعیت؟

زمان زیادی از آغاز حیات ما در این سیاره آبی گذشته است؛ ما در طی این مدت ، اکتشافات و پیشرفت های چشمگیری داشته ایم. مثل اکتشافات فضایی ، تلفن ، لپ تاپ ، تلویزیون ، انواع خودرو ، قطار ، کشتی های اقیانوس پیما ، هواپیما و …

اکتشافات انسان

اما سبک زندگی اکثر ما انسان ها باعث شده است که زمین ، در وضعیت مناسبی به سر نبرد. گاهی اوقات با نگاهی به اطرافمان ، به جای زیبایی های ظاهری منطقه ، زباله هایی که در شهر پراکنده کرده ایم ، توجهمان را جلب میکند. چه بسیار هستند جنگل هایی که به خاطر سهل انگاری برخی افراد در آتش سوختند و همچنین حیواناتی که به دلیل استفاده تزئینی ما از پوستشان یا دیگر اقسام بدنشان و استفاده خوراکی از گوشتشان ، نسل آنها در حال منقرض شدن است.

سوختن جنگل ها

انسان اشرف مخلوقات یک موجود زنده مغرور است

اکثر ما انسان ها موجوداتی مغرور هستیم و همین غرور ، تا به حال بلای جان هزاران انسان شده است؛ کوچک ترین نوع آن برخی نزاع هاییست که بین ما در خیابان ها شکل میگیرد و می توان همینطور پیش رفت تا به غرور در انجام دادن کاری محال یا غرور در اختراعات و اکتشافات رسید.

همه ما شنیده ایم که خدا پس از آفرینش انسان به خودش آفرین گفت! همین باعث شده که ما اشرف مخلوقاتِ تنها آفریدگار هستی باشیم و اینجاست که غرور وارد میشود و میگوید : ما که بهترین مخلوقات خدا هستیم ، هر کاری کنیم درست است و نیاز به هیچ چالشی نداریم و این اشتباه است ، انسان های تنبل ، تن پرور ، خودخواه و سودجو هرگز نمی توانند اشرف مخلوقات باشند!

سیلی هایی که انسان اشرف مخلوقات تا به حال خورده است!

تا به حال به انسان ها سه سیلی زده شده تا آنها را از خوابِ غفلتی که غرق در آن شده بودند بیدار کند! سیلی نخست را کوپرنیک زد. او به انسان ها ثابت کرد که آنها فقط در زمین خودشان ، به شرطی که درست زیستن را یاد بگیرند اشرف مخلوقات هستند و زمین مرکز کائنات نیست ، بلکه سیاره ای بسیار کوچک است که در این هستی بی کران به دور خورشید می چرخد.

نیکلاس کوپرنیک

دومین سیلی را داروین به بشریت زد. او به انسان نشان داد که تفاوت چندانی با سایر مخلوقات خداوند ندارد! با اینکه این نظریه بعد ها رد شد ، اما در آن زمان باعث شد بشریت غرور را رها کنند و زندگی جدیدی را برای پیشرفت در پیش بگیرند.

چارلز داروین

سومین سیلی را فروید به گوش انسان زد. فروید به انسان ها ثابت کرد که عقل ، پادشاه انسان نیست بلکه رفتار و گفتار بشر سرچشمه مهم تری دارد و آن ناخودآگاه است.

زیگموند فروید

و اما سیلی چهارم که امروز می بایست مردم خواب آلودِ سرزمین های به خواب رفته را بیدار کند ، این است که راه آزادی و مدنیت نه از درون صفحات موبایل ، بلکه از آرامش کتابخانه ها می گذرد؛ به همین خاطر است که در سرزمین های به خواب رفته ، کتابخانه ها امن ترین جا برای عنکبوت هاست…

مطالعه و کتابخانه

وقتی تاریکی زمین را فرا می گیرد…

بیایید سفری شگفت انگیز به آینده داشته باشیم ، آینده ای که دیگر در آن انسانی وجود ندارد! به نظر شما اگر به هر دلیلی نسل انسان از زمین منقرض شود یا انسان ها از زمین ناپدید شوند ، چه اتفاقاتی برای سیاره زمین رخ می دهد؟ بلافاصله پس از نابودی انسان ، به دلیل پایان سوخت نیروگاه ها ، تاریکی سراسر زمین را فرا میگیرد و بزرگ ترین خاموشی در زمین به وقوع می پیوندد. با از کار افتادن تمام سیستم ها و تجهیزات برقی ، زمین در سکوتی بی سابقه فرو خواهد رفت…

خاموش شدن زمین

از آنجا که نیروگاه های هسته ای دیگر قادر به خنک کردن راکتور های خود نیستند ، منفجر شده و مقدار زیادی پرتو های رادیواکتیو در محیط آزاد می کنند. این فاجعه منجر به بروز جهش های ژنتیکی غیر منتظره در موجودات زنده خواهد شد. همینطور دیگر انسانی نیست تا علف های هرز را در خیابان ها کنترل کند و در مدت کمتر از یک هفته شروع به بازیافت خود می کند ، حیوانات خانگی وارد محیط شده و نمی دانند چگونه باید شکار کنند ، ولی در نهایت نیروی غریزه آنان را وارد طبیعت و چرخه شکار و زندگی میکند.

زمین از آلودگی هوا پاک میشود…

در مدت ۳ تا ۶ ماه هر نوع آلودگی هوا از زمین پاک شده و کیفیت هوا در حد مطلوبی بالا می رود. کم کم حیوانات جنگل به سمت شهر ها و منازل مسکونی بشر هجوم می آورند. نکته جالب این است که تمام سوسک ها از مناطق مسکونی و منازل ناپدید می شوند؛ زیرا دیگر نمی توانند بدون حرارت مصنوعی زنده بمانند.

زمین بدون آلودگی هوا

حدود ۱۵ سال زمان می برد تا تمام خیابان ها و سنگ فرش ها با خزه پوشیده شوند. در هر دهه علفزار های بیشتری شهر ها را می پوشاند. آب های فصلی تمامی سد ها را شکسته و پل ها فرو میریزند. در زمانی کمتر از ۱۵۰ سال ، شهر لندن مانند زمان امپراتوری روم به یک باتلاق متروکه تبدیل خواهد شد.

در مدت ۲۳۰ سال بخش هایی از برج ایفل فرو ریخته و کم کم پناهگاه حیات وحش خواهد شد. دشت های آمریکای شمالی سکونت گاه گوزن ها و شهر های سواحل شرقی نیز با طوفان ها ویران خواهد شد. ساحل جنوبی آمریکا نیز به طور کامل توسط سیلاب ها پاک سازی خواهد شد.

حدود ۵۰۰ سال زمان می بَرَد تا جنگل ها مجددا جایگاه خود را در زمین پیدا کنند ، ولی تا ۱۰۰۰ سال آینده آثاری از سازه های بزرگ بشری مانند چهار ستون برج ایفل یا مجسمه آزادی در زمین باقی خواهد ماند.

پس از ۲۵۰۰۰ سال زمین یکبار دیگر با یک عصر یخبندان روبرو خواهد شد. در آن زمان آثار بشر فقط در زیر خاک مدفون شده و کسی نمیداند اگر تمدن دیگری آنها را بیابد ، چه برداشتی از تمدن ما خواهد داشت. چه پایان غم انگیزی برای بشریت و چه پایان شیرینی برای طبیعت رقم می خورد!

اشرف مخلوقات بودن انسان مختص به کل دنیا نیست!

طبق تفاسیر قرآن ، اشرف مخلوقات بودن انسان مختص به کل دنیا نیست و ما فقط در جایی که در آن زندگی می کنیم اشرف مخلوقات هستیم ، یعنی ما انسان ها در این زمین اشرف مخلوقات هستیم. به نظر من ، همه ما انسان ها نمی توانیم اشرف مخلوقات باشیم ، زیرا برخی افراد هستند که حتی از حیوانات هم پست تر هستند؛ از قبیل چنگیز خان مغول و تیمور لنگ.

اصلا چرا به راه دور برویم؛ همین حالا ، آیا تروریست ها می توانند اشرف مخلوقات باشند؟ در طرف مقابل برخی افراد مانند کوروش کبیر را داریم؛ پادشاهی که با کمترین خونریزی ، کشور گشایی کرد و منشور او همچنان رکن اصلی قانون اساسی برخی کشور هاست. ابن سینا که هنوز هم کتاب هایش در برخی از کشورها تدریس میشود. گوستاو ایفل ؛ طراح برجی که حتی تا ۲۳۰ سال پس از نابودی انسان ها آثار آن وجود خواهد داشت.

برج ایفل

استفان کینگ تنها نویسنده عصر حاضر که نامش توسط اکثر مجلات ، در کنار بهترین نویسندگان تاریخ از جمله شکسپیر و ویکتور هوگو می درخشد و از روی اکثر آثار وی فیلم های زیبا و حیرت انگیزی ساخته میشود؛ مانند رستگاری در شاوشنگ. بیل گیتس و استیو جابز هم که نیاز به تعریف ندارند! اینکه این قبیل انسان ها را اشرف مخلوقات بدانیم ، منطقی به نظر میرسد!

شما چطور فکر می کنید؟

به هر حال ، در این مقاله نظر من را دانستید؛ نظر شما چیست؟ بالاخره ما اشرف مخلوقات هستیم یا خیر؟

محمد امین صباغیان عضوی از تیم رویایی حس