سلام شما کاربر مهمان هستید :)
ثبت نام
ورود
سلام شما کاربر مهمان هستید :)
درماندگی آموخته شده

شما هم مبتلا به درماندگی آموخته شده هستید؟ بله! نابودش کنید!

خیلی وقت بود که ایده ی نوشتن مقاله ی «درماندگی (ناتوانی) آموخته شده» ، در دفترچه یادداشت ایده هایم سنگینی میکرد! مخصوصا که دورش را هم یک دایره آبی پر رنگ کشیده بودم! بلاخره امروز تصمیم گرفتم کارش را یکسره کنم و خودم را از شَرش خلاص کنم! عزیزان خوب حواستان را جمع کنید و تا پاراگراف و کلمه ی آخر این مقاله را بخوانید!

 

درماندگی آموخته شده

درماندگی (ناتوانی) آموخته شده

 

بسیار خب! مثل تمام مقاله هایی که تاکنون در یک حس خوب برایتان نوشته ام ، در این مقاله هم می خواهم خیلی شیک ، ساده ، کاربردی و البته الهام بخش ، مفهوم «درماندگی (ناتوانی) آموخته شده» یا همان Learned helplessness را برایتان توضیح دهم. آماده اید؟ پس بزن بریم!

درماندگی آموخته شده چیست؟

بگذارید با یک سوال آغاز کنم : به نظرتان چرا برخی از آدم ها با توجه به این که شرایط و موقعیت تغییر را دارند و به عبارتی فرصت تغییر کردن برایشان فراهم شده است ، باز هم از ایجاد تغییر دوری می کنند و هیچ کاری انجام نمی دهند؟ پاسخ درماندگی آموخته شده است!

درماندگی آموخته شده حالت ذهنی ناتوان کننده ای است که در آن ، فرد به این باور و نتیجه میرسد (یاد می گیرد) ، که هر کاری را هم انجام دهد و هر چقدر هم که تلاش و کوشش کند ، فایده ای ندارد و نمی تواند به موفقیت برسد؛ حتی اگر راهی هم وجود داشته باشد! در این حالت فرد احساس میکند که قدرت کنترل سرنوشتش را ندارد و هنگام رویایی با مشکلات و شرایط نامناسب ، نمی تواند هیچ کاری انجام دهد. با وجود اینکه واقعا راهی وجود دارد که بتواند بر مشکلات غلبه کند! متاسفانه او این کار را یاد گرفته است.

 

درماندگی آموخته شده

عدم قدرت کنترل شرایط در درماندگی آموخته شده

 

در واقع وقتی فردی حالت درماندگی آموخته شده را تجربه میکند ، متوجه میشود که نمی تواند اتفاقات و حوادث پیرامون خودش را کنترل کند ، دیگر کاری از دستش ساخته نیست ، انگیزه خودش را از دست می دهد و حتی اگر فرصتی پیش بیایید که به فرد اجازه بدهد شرایط خودش را تغییر دهد ، به آن فرصت هیچ توجهی نمی کند ، هیچ اقدامی انجام نمی دهد و به راحتی آنرا از دست میدهد!

دلیل ایجاد چنین حالتی چیست؟

درماندگی آموخته شده همانطور که از نامش پیداست یک حالت آموخته شده است که معمولا از کودکی به وجود می آید. تجربه چندین باره و مکرر شرایط غیر قابل کنترل ، پر تنش و استرس زا ، سرزنش ها ، شکست ها و ناامیدی های پی در پی ، این حالت را به وجود می آورد. البته شرایط بحرانی و تنش زا در طول زندگی همه ی ما انسان ها به وجود می آید و امری اجتناب ناپذیر است؛ اما اگر همین شرایط آسیب زا ادامه دار باشند و شما دائما در معرض آن ها قرار بگیرید ، به احتمال زیاد دچار درماندگی آموخته شده می شوید.

 

درماندگی آموخته شده

شرایط پر تنش و استرس زا

 

این را هم بدانید که درماندگی آموخته شده ، برای همه ی انسان ها صادق نیست! انسان هایی هستند که حتی با وجود شرایط سخت و آسیب زا ، باز هم به تلاش خودشان ادامه می دهند؛ همان انسان هایی که ما امروز داستان های موفقیتشان را با اشتیاق فراوان می خوانیم و برای همدیگر تعریف می کنیم. با این حال طبق تحقیقات آقای سلیگمن ، نزدیک به یک سوم انسان ها درماندگی آموخته شده را تجربه نمی کنند. امیدوارم شما هم جز آن یک سوم باشید…

تهدیدات درماندگی آموخته شده

  • افزایش اضطراب ، استرس و به دنبال آن افسردگی
  • از دست دادن عزت نفس و اعتماد به نفس
  • بی انگیزگی
  • ناامیدی
  • عدم موفقیت
  • بی میلی و عدم تمایل به اقدام
  • از دست دادن نیروی اراده
  • تاثیرپذیری به جای تاثیرگذاری
  • استقامت بسیار کم

 

درماندگی آموخته شده

درماندگی (ناتوانی) آموخته شده

 

این کلید را هم از من داشته باشید :

mark معمولا افرادی که به درماندگی آموخته شده مبتلا هستند ، موفقیت دیگران را شانسی قلمداد می کنند! (می بینید؟ در اطرافمان به وفور از این آدم ها پیدا می شوند! اصلا شاید خودمان هم…) بگذریم!

یک مثال جالب برای درک بهتر

فرض کنید که در امتحان درس ریاضی نمره پایینی گرفته اید. شما قطعا می دانید که وقتی به خانه برسید ، مورد نوازش پدر و مادرتان قرار می گیرید! با این حال مجازات والدینتان هیچ انگیزه ای برای بهتر شدن نمره ی ریاضی شما در امتحانات بعدی نمیشود؛ اما پدر و مادرتان فکر می کنند که میشود و از نظر آنها ، بهترین راه ممکن همین است که شما را اینگونه بترسانند تا مگر به راه راست هدایت شوید!

 

امتحان ریاضی

عدم موفقیت در امتحان ریاضی

 

متاسفانه در چنین شرایطی شما به دنبال پیشرفت در درس ریاضی نمی گردید بلکه به این باور میرسید که موفقیت در درس ریاضی ، هوش ، مهارت و استعداد خاصی لازم دارد که شما از آن محروم هستید! جا دارد اینجا به این نکته اشاره کنم : چه فرزندانی که به خاطر عدم آگاهی پدر و مادرشان از درماندگی آموخته شده ، مورد نوازش فراوان قرار نگرفته اند! 🙂

باز هم چند مثال دیگر برای درک بهتر!

۱- فرد چاقی که می خواهد وزنش را کم کند ، پس از اعمال یکسری تغییرات در رژیم غذایی و شیوه زندگی اش ، اگر زود نتیجه ای نبیند ، ممکن است باور کند هرگز لاغر نمیشود بنابراین از تلاش کردن دست بر میدارد.

۲- فردی که دوست دارد نوازندگی پیانو را یاد بگیرد ، با وجود شرکت در چند جلسه کلاس آموزشی پیانو ، ممکن است باور کند نمی تواند پیانو نوازی را یاد بگیرد! به همین دلیل یادگیری پیانو را متوقف میکند.

۳- فرد سیگاری که دوست دارد سیگار را ترک کند ، با وجود چندین تلاش برای ترک کردن آن ، اما وسوسه شدن و کشیدن یک نخ سیگار دیگر ، ممکن است باور کند برای همیشه سیگاری خواهند ماند! بنابراین به سیگار کشیدنش ادامه میدهد.

۴- شخصی که برای اولین بار ازدواج میکند و وارد یک رابطه عاطفی میشود ، اما به هر دلیلی پس از مدتی تصمیم به جدایی و متارکه می گیرد. این شخص ممکن است باور کند که هیچگاه در ازدواج و رابطه عاطفی بعدی اش موفق نمی شود؛ بنابراین خیال ازدواج را از سرش بیرون میکند.

چه کسانی از درماندگی آموخته شده علیه شما استفاده می کنند؟!

طراحان سوالات آزمون های مختلف ، دانسته یا ندانسته از مفهوم درماندگی آموخته شده ، چند سوال ابتدایی را سخت انتخاب می کنند تا افراد با سطح دانش معمولی را به این نتیجه کلی برسانند که کل سوالات آزمون سخت و حل نشدنی است و با این ترفند بتوانند افراد کاملا ایده آل را از میان شرکت کنندگان انتخاب کنند.

یک بازجوی نیروی پلیس ، دقیقا برعکس درماندگی آموخته شده را در اعتراف گیری از متهم استفاده میکند. یعنی به جای اینکه انگیزه را در متهم از بین ببرد ، با پیشنهادت وسوسه کننده کم کردن جرمش ، انگیزه اعتراف کردن را در متهم ایجاد میکند.

 

درماندگی آموخته شده

استفاده بازجویان از درماندگی آموخته شده

 

کمپانی ها و سایت های شرط بندی هم دقیقا از همین روش استفاده می کنند؛ اما کاملا برعکسش را. آن ها آنقدر پاسخ های مثبت وسوسه کننده (برد) را به شما نشان می دهند که در نهایت تصمیم می گیرید بازی کنید. حتی چند دست اول را هم با آگاهی به شما می بازند و شما غرق در خوشحالی می شوید… جالب تر آنکه آنها آنقدر کارشان را حرفه ای انجام می دهند که وقتی کل پول هایتان را هم باختید ، باز هم ممکن است دوباره ، به طمع بردن پول وارد بازی شوید!

و تمام کسانی که با آگاهی یا بدون آگاهی از این روش یا معکوسش ، علیه بشریت استفاده می کنند! خلاصه خیلی حواستان باشد که فریب نخورید!

و اما مارتین سلیگمن

مارتین سلیگمن یک روانشناس آمریکایی و استاد دانشگاه پنسیلوانیاست. او اولین کسی بود که نظریه درماندگی آموخته شده را مطرح کرد.

 

مارتین سلیگمن

مارتین سلیگمن درماندگی (ناتوانی) آموخته شده

 

درماندگی آموخته شده چطور سر و کله اش پیدا شد؟

پیدایش مفهوم درماندگی آموخته شده ، بر می گردد به آزمایش مارتین سلیگمن. بسیار خب! برویم سراغ شرح آزمایش :

مرحله اول آزمایش :

سلیگمن چند سگ را در محفظه ای که در وسط آن مانعی وجود داشت قرار داد و سپس به آن ها شوک الکتریکی وارد کرد. سگ ها واکنش هایی از قبیل تکان دادن دم ، پارس کردن ، پریدن و تلاش برای فرار کردن را از خودشان نشان دادند و در نهایت وقتی به آن طرف مانع می پریدند ، دیگر خبری از شوک الکتریکی نبود.

 

درماندگی آموخته شده

آزمایش مارتین سلیگمن و درماندگی آموخته شده

 

مرحله دوم آزمایش :

در این مرحله حتی اگر سگ ها از مانعی که در وسط محفظه قرار داده شده بود می پریدند و به آن طرف می رفتند ، هیچ فایده ای نداشت؛ چون شوک الکتریکی در آن طرف مانع همچنان پابرجا بود. به این ترتیب سگ ها متوجه شدند (آموختند) که تلاششان فایده ای ندارد و شک الکتریکی قطع نمی شود.

مرحله سوم آزمایش :

در مرحله سوم حتی با وجود اینکه در آن طرف مانع شوک الکتریکی در کار نبود ، اما سگ ها انگیزه شان را برای تلاش و فرار کردن از شوک ، از دست دادند و تسلیم شدند. آنها هیچ کاری نکردند و در نهایت شوک را تحمل کردند!

 

آقای سلیگمن فکر کرد شاید نتیجه ی این آزمایش برای انسان ها هم صدق کند؛ برای همین این آزمایش را روی انسان ها شبیه سازی کرد؛ البته نه با این روش! (به جای شک الکتریکی از سر صدا استفاده کرد) او به نتیجه ی مشابهی دست پیدا کرد و منجر به پیدایش مفهوم درماندگی (ناتوانی) آموخته شده گردید که در ابتدای مقاله با مفهومش آشنا شدید.

این ویدیو را ببینید تا تمام قضیه برایتان جا بفیتد!

 

دانلود ویدیو

 

در همین زمینه پیشنهاد میکنم مقاله آزمایش کوسه و نتیجه گیری اش را حتما از طریق لینک زیر بخوانید :

 

راهکار برای درماندگی آموخته شده

قرار نیست از این مقاله دست خالی بیرون بروید! تنها آگاهی از مفهوم درماندگی آموخته شده کافی نیست؛ میدانم منتظر راهکار هستید. بسیار خب این هم از راهکار ها :

۱- سبک توضیحی جدید برای خودتان بسازید

اگر احساس می کنید گرفتار درماندگی آموخته شده هستید ، شاید مهم ترین کاری که باید انجامش دهید این باشد که یک سبک توضیحی جدید برای خودتان بسازید ، یک شیوه تفکر متفاوت از قبل! حال سبک توضیحی دیگر چیست؟ تعریف ساده اش این میشود : طوری که یک اتفاق را برای خودتان توضیحش می دهید. در واقع شما باید یاد بگیرید که در برابر اتفاقات مختلف ، توضیحاتی برای خودتان ایجاد کنید که به جای ناامیدی امیدوارترتان کند.

 

درماندگی آموخته شده

سبک توضیحی جدید

 

ما دو نوع سبک توضیحی داریم :

  • بدبینانه
  • خوشبینانه
سبک توضیحی بدبینانه

بیشتر کسانی که به درماندگی آموخته شده دچار میشوند دارای سبک توضیحی بدبینانه هستند. افرادی که دارای این سبک هستند ، حوادث منفی اجناب ناپذیر را ناشی از کاستی های خودشان می دانند. به عبارتی آن ها بر این عقیده هستند که اتفاقات بد برای ما رخ خواهند داد و این تقصیر ماست. به عنوان مثال : مادرم ناراحت است چون من کار اشتباهی کردم.

سبک توضیحی خوشبینانه

در مقابل ، افرادی که دارای سبک توضیحی خوشبینانه هستند ، حوادث منفی اجتناب ناپذیر را ناشی از کاستی های خودشان نمی دانند. به عبارتی آن ها بر این عقیده هستند که اتفاقات بد خواهند افتاد اما موقتی هستند و پایانی دارند و این تقصیر ما نیست. همان مثال بالا : مادرم ناراحت است چون یک روز کاری طولانی را پشت سر گذاشته است.

۲- خودتان را درگیر چالش های قابل حل کنید

وقتی به درماندگی آموخته شده مبتلا هستید ، به دلیلی عدم اطمینانی که به خودتان در کنترل کردن شرایط دارید و فکر می کنید کاری از دستتان بر نمی آید ، بهتر است به سمت چالش ها و کارهایی بروید که می دانید حتما می توانید از پسشان بر بیایید. شاید در نگاه اول کمی سطحی به نظر برسد اما واقعیت این است که شما با انجام چالش های قابل حل پی در پی ، رفته رفته اعتماد به نفستان بیشتر میشود و تهدیدهای درماندگی آموخته شده کمرنگ تر می شوند.

۳- یک پشتیبان و مشوق پیدا کنید

در اطرافتان جستجو کنید و شخصی مهربان و دلسوزی را پیدا کنید که مشوقتان باشد ، دل گرمتان کند ، به شما امید بدهد. منظورم پیدا کردن کسی است که در هنگام مشکلات و چالش ها در کنارتان باشد و نگذارد که به تنهایی با آن ها رو به رو شوید. اگر چنین شخصی را در زندگی تان پیدا نمی کنید اصلا نگران نباشید! پس فکر می کنید یک حس خوب برای چی به وجود آمده است؟ داستان من و ایجاد یک حس خوب در پایین سایت نوشته شده است ، همین الان یک بار دیگر آن را بخوانید؛ آرامتان میکند… 

 

درماندگی آموخته شده

پشتیبان و مشوق

 

و خبر خوب دیگر اینکه حِس دِیلی (HesDaily) به زودی معرفی میشود. یک زیر مجموعه جدید خانواده حس! با حِس دِیلی در سخت ترین و تاریک ترین لحظات زندگی تان هم در کنارتان هستیم. حتما در آن ثبت نام کنید تا ببینید که شما تنها نیستید…

۴- ورزش و فعالیت بدنی فراموش نشود

به طور کلی ورزش کردن و انجام فعالیت بدنی به سود سلامت جسم و روان انسان است. ورزش می تواند اضطراب ، استرس و سایر مشکلاتی که سلامتی مان را تهدید میکنند را کاهش دهد. اگر یادتان باشد از علت های درماندگی آموخته شده قرار گرفتن در معرض شرایط استرس زا بود. ورزش کمک میکند کمتر در معرض استرس قرار بگیرید.

۵- کمی هم برای خودتان باشید…

اینقدر توانایی خودتان را با کارهایی که قبلا انجامشان دادید نسنجید. اینقدر به فکر خوشحال کردن و راضی نگه داشتن دیگران نباشید. همه ی چیزها را به حال خودشان رها کنید… لحظاتی را فقط صرف خودِ خودتان کنید و درباره خودتان تامل کنید… چقدر این جمله را دوست دارم… ول کن جهان را… قهوه ات یخ کرد…

 

قهوه ات یخ کرد

ول کن جهان را… قهوه ات یخ کرد…

 

۶- صبر ، صبر ، صبر

در نهایت لازم است صبور باشید… حالتی که احتمالا از کودکی در درونتان نهادینه شده ، به این آسانی ها تنهایتان نمی گذارد! باید برای مقابله و از بین بردن درماندگی آموخته شده صبر پیشه کنید… بنابراین با خودتان عادلانه رفتار کنید ، به خودتان فرصت بدهید و با به کار بردن این راهکار ها ، به صورت تدریجی این حالت را کمرنگ کنید. من مطئنم که از پسش بر می آیید…

 

خلاصه کلام

تمام سعی تان را بکنید تا یاد نگیرید که نمی توانید وضعیت خودتان را تغییر دهید! شما یک انسان هستید نه یک تکه سنگ! حتی همان تکه سنگ هم با تراش خوردن و چکش کاری ، تبدیل به مجسمه ای زیبا میشود. پس بهانه ها را کنار بگذارید ، بروید و تغییری ایجاد کنید…

مهیار اکبری

تا بعد… 🙂

 

مهیار اکبری بنیان گذار یک حس خوب و عضوی از تیم رویایی حس

حتما بخوانید

  1. پلی لیست حس دانلود موزیک های بی کلام جادویی و درجه یک
  2. بک گراند انگیزشی موبایل دانلود زیباترین والپیپرهای انگیزشی موفقیت
  3. عکس نوشته انگیزشی دانلود ۶۸ عکس نوشته انگیزشی موفقیت (قسمت ششم)
  4. چه بر سر خوشی های زندگیمان آمد؟ رویاهایمان کجا رفتند؟ + پادکست
مهیار اکبری

همیشه دوست داشتم کسی وجود داشته باشد که هر وقت نااُمیدی به سراغم آمد ، من را به مسیر رسیدن به رویاهایم برگرداند. آن کَس را پیدا نکردم... یک حس خوب را ساختم... مهیار اکبری بنیان گذار یک حس خوب :)

62 نفر در این گفتگو شرکت کرده اند! نفر بعدی شما باشید...

ما با عشق پاسخ می دهیم چون می خواهیم جهان را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم!
  1. صدیقه پاسخ

    عالی بود حتی نظرم به مقاله نوشتن هم عوض شد من فکر میکردم نمیتونم مقاله بنویسم چون چنتایی دیده بودم که خیلی سخت عجیب و طولانی بودن 🥲😍عالی عالی

  2. علی سیلسپور پاسخ

    سلام دوست خوبم اقای اکبری عزیز

    بلاخره اوضاع آشفترو بعد از چندین سال تونستم درست کنم

    درسته از لحاظ مالی مثل قبل نشدم اما حالم توپه توپه

    ممنونم که به دیگران انرژی مثبت میدین

    ی حس خوبو از دست ندید.

    ی دونه ای

  3. رعنا پاسخ

    سلام مجدد
    آقای حس عزیز میشه لطفا درباره ی عزت نفس هم پاکدست بزارید من امسال تصمیم گرفتم عزت نفس ام و تقویت کنم چون خیلی پایین هست.

  4. bejikabejika پاسخ

    بهتون تبریک میگم چون همین الان که همین مقاله کوتاه و خوندم و یکی از پادکست های شمارو گوش دادم لبخند زدم و این حس فوق العادس و خودمو از همین یه لحظه قبل بیشتر دوست دارم.

  5. ArsamArsam پاسخ

    چه خوب میشه ک بجای “ناتوانی اموخته شده” دچار “توانمندی اموخته شده” بشیم!!
    در اینصورت یاد میگیریم ک در هر لحظه میتوانیم وضعیتی ک دوستش نداریم را تغییر بدیم و حس بدمان را ب حسی خوب تبدیل کنیم و تنها سوخت مورد نیازم “خواستن و اراده کردن” است.
    ممنون از یک حس خوب ک هروقت بهش سر میزنم هم حسمو خوبتر میکنه هم چیزهایی جدید بهم یاد میده…

    1. رضا پاسخ

      سلام سایت یک حس خوب خیلی خیلی ممنون من سعی میکنم هر روز حداقل ۲۰ دقیقه از وقتم رو میام سایت شما مطالب میخونم که یک وقت دلسرد نشم بتونم به موفقیت برسم

  6. AmirHo3einAmirHo3ein پاسخ

    من خیلی اتفاقی این مقاله رو خوندم و مشکلم و متوجه شدم دقیقا من اینجوریم و میخوام از اون روش هایی تو مقاله گفتید استفاده کنم چون واقعا از وضع الانم خسته شدم از مسخره شدن از تحقیر شدن.همین درماندگی آموخته باعث شد که من خود باوریم رو از دست بدم باعث شد حس کنم ضعیفم اما دیگه نمیخوام اینجوری باشم.
    تشکر بابت این مقاله چون میدونم مشکل خیلیاست و همین ممکنه یه جرقه برای تغییر خودشون باشه

  7. یونس پاسخ

    چ جاالب
    در همین لحظه ک من اتفاقی ب مقاله شما برخوردم و خوندمش قصد انجام و شروع یه هدف بزرگ رو دارم
    خیلی خوب بود مقاله، ساده و علمی و تاثیرگذار

    خوشحالم ک تمام موارد مثبتی ک فرمودین در من وجود داره، همیشه موقع برخوردن به مشکلی با خودم طرحش میکنم، و با یادآوری تجربیات موفق گذشته، انگیزم رو برای حل این مشکل چن برابرمیکنم

    درود بر شما

  8. حسین پاسخ

    سلام، وقتتون بخیر
    مقاله ی بسیار مفیدی بود و سعی می کنم ازش در زندگیم استفاده کنم ! من ۲۱ سالمه و احساس می کنم نا امید ترین فرد روی این کره ی خاکی هستم ! کاری رو میخوام شروع کنم که البته شروع کردم ولی به صورت جدی ادامش ندادم با اینکه میدونم آینده بسیار خوبی داره و اون کار رو هم دوست دارم ! اصلا نمیدونم چطور این حجم از ناامیدی بهم وارد شده و هیچ انگیزه ای واسه هیچ چیزی ندارم…

  9. aliseilsepor پاسخ

    سلام یادم رفته بود ببخشید

    عاقبت کر عمرى باشد ماندکار
    مینویسم این سخن را یادکار
    مینویسم روى کوه بیستون
    زنده باد یاران خوب روزکار

  10. aliseilsepor پاسخ

    دو سالى هست که اول زندکیم ب طلاق کشیده شد و بعدم از ى جاى خیلی خیلی بلند افتادم.کمکم کنید ک فقط ى جیزی azabamمیده اعتیاد.

    یادمه ١٢ سال بیش هیجی نداشتم ولی ١٠ سال بعدش توب تکونم نمیداد
    نمیدونم جرا اون اعتماد ب نفس رو دیکه ندارم

    کمکم کنید

    1. مهیار اکبریمهیار اکبری نویسنده پاسخ

      علی عزیز باید معنایی در زندگیتان پیدا کنید و یک فلسفه برای خودتان داشته باشید. اگر دلیلتان برای پیشرفت و کامیابی قوی تر از دلیلتان برای سستی و شکست باشد ، می توانید تغییر ایجاد کنید. همه چیز وابسته به شماست علی عزیز…

    2. پروین تمین پاسخ

      سلام من یه کنکوریم امسال ساله سومه که کنکور میدم من تومدرسه معمولی درس خوندم و از همون اول معلماجو شروع کردبه سرکوبه من و بعدشم خانواده سرکوب کردو من افتادم تودوره باطل الان اگاه هستم ولی تووجودم رخنه کرده

  11. sahar malekan پاسخ

    سلام
    این ناتوانی اموخته شده متاسفانه بزرگترین ضربه ای ست که میتونه به هر فرد وارد بشه
    و بد تر اینکه ما اون رو از نزدیکترین هامون دریافت میکنیم…پدر.مادر..
    به هر روی مچکر از اینکه ین حالت رو برای ما قابل هضم تر کردید..

  12. مهتاب شجاعی پاسخ

    زندگی برای افرادی که عاشقش هستند زیبا و طولانی…
    و برای انهایی از ان گریزان اند سخت و طاقت فرسا است …
    بیاییم عاشق خودو زندگی مان باشیم…
    سلام ممنون از سایت و قلم خوبتان

  13. Raha Rastegar پاسخ

    مثل همیشه زیباااا…
    و از همیشه عاااااالییییب تر
    و بسیااااااار کاربردی

    منم دقیقا این مشکل رو دارم، مخصوصا در ارتباط با ادامه تحصیلم،ولی همین الان تصمیم گرفتم که رفعش کنم و انشاالله که میتونم💪💪💪😊

    آقای اکبری بابت زحماتی که مکشید شما و تیمتون، خییییییلی خییییلی ممنونم🙏
    امیدوارم در زندگی بهترین ها نصیبتون بشه🙏🌹

  14. عبدالرشید پاسخ

    چه خوب من همین حالا در حال از بین بردن این پدیده استم و خدا رو شکر که در حدود ۹۵ فیصد آنرا جاگزین اعتماد به نفس و عزت نفس و انگیزه کرده ام.
    من مقاله تانرا با تمام جزییات آن تصدیق میکنم.👍
    ممنون که هستید❤🤩

  15. Roxi_xzrRoxi_xzr پاسخ

    خیلی ممنونم بابت مقاله‌ی جالبتون.. خیلی انرژی گرفتم.. خیلی تو روحیه‌ام تاثیر گذاشت.. به یه همچین راهنمایی‌هایی نیاز داشتم..
    مرسی که هستید:)

    1. رضوان پاسخ

      سلام، ممنون از مقالات عالیتون🌷
      من قبلا درگیر این مشکل بودم ولی خداروشکر تونستم ازش رها شم، توانایی هامو شناختم و واسه رویاهام تلاش کردم. باور کردم که هر کودوم از شکستام کلی درس بهم یاد دادن. و الانم به باور پیروزی رسیدم. هدفی که سالهاست براش میجنگم داره محقق میشه🤗

  16. Maryam پاسخ

    سلام وقتتون بخیر
    خسته نباشید
    قطعا تمام انرژی های مثبتی ک با مقالاتتون به ما میدین
    به شما باز خواهد گشت…
    براتون بهترین هارو آرزو میکنم..

    1. سارام پاسخ

      سایت فوق العاده ای دارید…
      مدتی بود که با خودم درگیر بودم…که ببینم مشکل کارم کجاست
      و با خوندن این مقاله متوجه شدم..من هم به درماندگی آموخته شده مبتلام
      امیدوادم بتونم بهش غلبه کنم و بتونم به هدفم برسم
      حال دلتون عالی🌹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − سیزده =

mahyar akbari

آقای حِس...

همیشه دوست داشتم کسی وجود داشته باشد که هر وقت نااُمیدی به سراغم آمد ، من را به مسیر رسیدن به رویاهایم برگرداند. آن کَس را پیدا نکردم... یک حس خوب را ساختم... مهيار اکبری بنیان گذار یک حس خوب