ترس از موفقیت ، آخر چرا اینقدر از موفق شدن می ‌ترسید؟!…

میدانم که همه شما با واژه ترس آشنایی دارید؛ اما خب ترس از موفقیت دیگر چیست؟! مگر کسی هم هست که از موفقیت بترسد؟! در این مقاله با پاسخ این سوالات آشنا می شوید ، راهکارهایی برای از بین بردن ترس از موفقیت دریافت می کنید و به طور کلی می فهمید اوضاع از چه قرار است!

ترس از موفقیت

برای شروع مقاله ، لازم است که این کلمه را در ذهنمان تفکیک کنیم :

• ترس های حقیقی ، عینی و ملموس
• ترس های انتزاعی و ذهنی

قطعا تا به حال هر دو مدل را در طول زندگیتان احساس کرده اید. ترس های حقیقی در زمان حال حس میشوند؛ آنها خطری را به شما گوشزد می کنند و به شما یادآوری می کنند که از خودتان ، اطرافیانتان و… محافظت کنید! خب این یک واکنش طبیعی از طرف مغزمان است که بسیار هم مهم است و کسی نمی‌تواند منکر آن شود.

اما صحبت من در این مقاله در رابطه با مورد دوم است. ترس های انتزاعی و ذهنی بسیار گسترده و پیچیده هستند که در بیشتر موارد خودمان آن ها را ایجاد می کنیم؛ برای مثال کسانی که علاقه وافری به دیدن فیلم های ترسناک دارند و در پایان شب به سختی به خواب می روند ، این افراد به مرور زمان به ضمیر ناخودآگاهشان لطمه میزنند.

گاهی هم مقصر دیگران هستند! که بعضا تشخیص آن به عنوان انتزاعی بودن مشکل است ، ولی خب در این مقاله شما را با مسائلی آشنا می کنم تا بتوانیم در کنار هم به این احساس های بیهوده و مضر پایان بدهیم!

ترس از موفقیت چیست؟

ترس از شکست منطقی‌تر از ترس از موفقیت به نظر میرسد! اما حقیقت این است که این ترس مانند ترس از شکست ، می‌تواند شما را به عقب براند و تسلیم‌تان کند. طبق قانون اینرسی ذهنی ، اکثر ما به حفظ سکون و آرامش خود تمایل شدیدی داریم؛ این تمایل و انگیزه با هر تغییری در زندگی ما می‌جنگد تا ما آرامش روانیِ خود را حفظ کنیم؛ به این انگیزه در علم روانشناسی ، انگیزه امنیت می ‌گویند.

ترس از موفقیت

ترس از موفقیت ، ترسی است انتزاعی که از ناخودآگاه افرادی نشأت می گیرد که اکثرا ضعف های زیادی را در درون خود می بینند و از رو به رو شدن با آنها هراس دارند و اعتماد به نفس انجام کارهای بزرگ را ندارند ، آنها مدام بهانه می آورند و معمولا بی گدار به آب میزنند!

ممکن است ترس از موفقیت در افراد مختلف به این دلایل باشد :

• از رو به رو شدن با خودِ واقعی شان می ترسند چرا که ضعف های خود را بخشی از وجود حقیقی شان می دانند.
• از دشمنان و رقیبان جدید واهمه دارند.
• به اندازه کافی ریسک پذیرنیستند.
• از شناخته شدن توسط دیگران می ترسند.
• از بهتراز دیگران بودن واهمه دارند که خصوصیت افرادیست که اعتماد به نفس و عزت نفس کافی ندارند.
• نگرانند که بعد از موفقیت متوجه مسیر اشتباهشان شوند.

درواقع چنین افرادی از موفقیتِ حبابی می‌ ترسند؛ پس برای کنترل این ترس در ابتدا باید این نوع از موفقیت را شناخت و سپس از آن جلوگیری کرد. همیشه گفته اند : مسیر موفقیت هر شخصی شکست ها و پیروزی های زیادی را در بر می گیرد؛ اما میخواهم نکته مهمی را به این جمله اضافه کنم :

موفقیت های حبابی را از این مقوله جدا کنید!

مطمئنن تا به حال افراد زیادی دیده اید که به موفقیت حبابی رسیده باشند و پس از آن بشدت سقوط کرده باشند!

موفقیت حبابی چیست؟

اگر فردی در هز زمینه ای ، قدم به مسیری بگذارد که بدون شناختِ کاملِ خود ، بدون تجربه و اطلاعات کافی و از روی شانس و اقبال به موفقیت دست یابد ، این نوع موفقیت حبابی بیش نیست!

ترس از موفقیت

در موفقیت حبایی ، شخصِ به ظاهر موفق سعی میکند خودش را قانع کند ، اعتماد به نفسش را افزایش دهد و خودش را فردی موفق و شکست نا پذیر ببیند؛ درواقع موفقیت حبابی مانند چاهی است که روی آن با گل و گیاهان خوشبو پوشیده شده باشد! این بدان معناست که در این شرایط ، شخص به تدریج با مشکلات عمیقی مواجه خواهد شد و از آن جایی که شخص از ابتدای مسیر شناخت درستی برای قدم گذاشتن در این مسیر نداشته است ، به مرور زمان انرژی ، سرمایه و انگیزه اش را از دست خواهد داد و به سرعت سقوط خواهد کرد!

درمان ترس از موفقیت

یکی از روش های درمان ترس از موفقیت این است که شخص مطالعه و تحقیق داشته باشد و اطلاعات خود را به صورت مداوم افزایش دهد؛ به عبارتی تلاش کند خودش و مسیری که می خواهد در آن قدم بگذارد را بشناسد و با ضعف هایش رو به رو شود. دیگر اینکه با افراد موفق معاشرت کند و از آن ها مشورت بگیرد؛ اینگونه شخص به تدریج اعتماد به نفس و عزت نفسی حقیقی بدست می آورد و از موفقیت حبابی به مراتب دورتر خواهد شد و هنگام شکست ، به جای سقوط ، فرود می آید…

تفاوت این شخص با کسی که موفقیت حبابی را تجربه و در نهایت سقوط می کند ، در چگونه پیمودن مسیرشان است. این جمله را همیشه به خاطر داشته باشید:

ترس از موفقیت

سقوط شاید ترسناک باشد، اما فرود آمدن ترسناک نیست. چرا که شخصی که سقوط میکند هر چه دارد را از دست می‌ دهد؛ حتی آن اعتماد به نفس و شخصیت پوشالیی که برای خود ساخته است را ، اما شخصی که فرود می آید نوع تفکرش و اصالتِ وجودی خود را از دست نخواهد داد؛ او تنها پس از مدتی دوباره خواهد ایستاد و پروازش را از نو خواهد ساخت!

سقوط شاید ترسناک باشد اما فرود آمدن ترسناک نیست؛ چرا که شخصی که سقوط میکند هر چه دارد را از دست می دهد؛ حتی آن اعتماد به نفس و شخصیت پوشالیی که برای خود ساخته است را ، اما شخصی که فرود می آید نوع تفکرش و اصالتِ وجودی خود را از دست نخواهد داد؛ او تنها پس از مدتی دوباره خواهد ایستاد و پروازش را از نو خواهد ساخت!

فاطمه نصاب زاده

ترس از موفقیت را نمی‌توان دست کم گرفت؛ این ترس ممکن است در شرایط حساسِ کاری (مثلا زمانی که تلاش بیشتری برای نزدیک شدن به موفقیت میطلبید) شما را به عقب بکشاند و تسلیم کند؛ چرا که هر چالش جدیدی که سر راهتان قرار می گیرد ، برای رو به رو شدن با نقطه ضعف هایتان لازم است. یادتان نرود که مسیر موفقیت‌ های درخشان ، انسانهای ضعیف و ترسو را از دور خارج میکند!

یادتان نرود که مسیر موفقیت‌ های درخشان ، انسانهای ضعیفِ ترسو را از دور خارج میکند!

فاطمه نصاب زاده

خب در قدم اول باید از خود پرسید که این ترس ها از کجا نشأت می گیرند؟ اصلا این همه ترس برای چیست؟ تداوم این ترس ها ما را تا کجا پیش می برند؟ راه درمان آن چیست؟

طبق نظر جناب اکهارت تله :

حالت روانی ترس از هر گونه خطر ملموس ، واقعی و فوری جداست. ترس روانی به شکل های گوناگون نظیر دلواپسی ، نگرانی ، اضطراب ، حالت عصبی ، فشار ، وحشت و مانند این ها آشکار می شود. ترس روانی همواره در ارتباط با موردی است که امکان دارد رخ بدهد ، نه آن که اکنون رخ می دهد.

اکهارت تله – ترس از موفقیت

شما در اینجا و اکنون هستید ، در حالی که ذهنتان در آینده است. این اختلاف موجب شکافی اضطراب آور می شود. اگر خود را با ذهن ذهنِ منفی‌باف یکی بدانید و ارتباط خود را با نیروی حال از دست بدهید به این دلیل که همیشه در گذشته و آینده سیر می کنید ، آن شکاف اضطراب آور همدم همیشگی شما خواهد بود.

همیشه می‌توان با لحظه‌ی حال رو به رو شد ، اما نمی‌توان از عهده‌ی چیزی که فقط یک فراکنی ذهنی است برآمد. نمی‌توان بر آینده پیروز شد.

خب، طبق نظر جناب اکهارت تله ، تنها راه حل برای غلبه بر ترس های انتزاعی ، تسلط بر ذهنِ منفی‌بافِ خود در زندگی است. اگر موفق به این امر شوید ، ترس‌ های بیهوده شما که از نگرانی های آینده و حسرت های گذشته تان نشأت می گیرد ، از بین می رود و تمرکز شما را به لحظه حال معطوف میکند تا بتوانید با چالش ها و ترس های حقیقی رو به رو شوید و آن ها را شکست بدهید!

اما اگر این امر مهم را دست کم بگیرید ، این ترس ها به مرور عمیق‌تر میشوند ، تداوم می یابند و در نهایت تداوم این ترس ها موجب استرس و اضطراب میشوند.

از آن جا که احساس استرس و اضطراب جزو لاینفک زندگی انسان ها در سراسر دنیا شده است ، برای جلوگیری ، کنترل و بهبود آن لازم میدانم کمی در این مورد صحبت کنم.

تفاوت استرس و اضطراب

بدون شک تا به حال با این کلمات زیاد مواجه شده اید و یا آن ها را به کار برده اید. اگرچه استرس و اضطراب هر دو در دسته‌ی افکار منفی قرار می‌ گیرند ، اما با یکدیگر متفاوتند.

استرس – ترس از موفقیت

استرس به طور کلی تجربه ای موقتی است درحالیکه اضطراب مسئله ای دائمی درباره سلامت روح و روان است. استرس واکنش بدن در برابر تغییرها و چالش هاست و از نظر مدت زمان و شدت ، در افراد مختلف متفاوت است. استرس واکنشی است به مشکلات و فشارهای بیرونی و اضطراب واکنشی است به استرس ها طی مدتی طولانی.

گاهی اوقات مرز بین این دو بسیار باریک می شود. علائم مختلفی مانند تنش ، ناراحتی در ماهیچه ها ، افزایش ضربان قلب و بی خوابی ممکن است هنگام وقوع هر دوی این حالات نمود پیدا کند. استرس زمانی پایان می یابد که مسئولیت یا واقعه ای استرس‌آور تمام میشود.

اگرفقط دچار استرس هستید ، برای رفع آن باید منبع اصلی استرس را پیدا کنید. یافتن عامل اصلی استرس و ناراحتی‌تان می‌تواند به شما در رفع مشکلتان کمک کند.

دیوید اسپیگل (David Spiegle) استاد علوم رفتاری روان پزشکی دانشگاه استنفورد است؛ او میگوید : تفاوت کلیدی میان استرس و اضطراب ، در احساس درماندگی است… آستین ها را بالا بزنید و با استرس ها مقابله کنید. این مبارزه از احساس درماندگی شما می کاهد.

به طور واضح‌تر می‌توان گفت که استرس در بیشتر مواقع با اقدامی عملی رفع میشود ، اما حل مشکل اضطراب نیازمند مشاوره ، دارو درمانی و کمک گرفتن تخصصی در زمینه روا‌نشناسی است.

استرس و اضطراب در زندگی همه وجود دارد ولی باید دانست که مشکلی لاینحل نیست. باید بدانید استرس بر اثر عاملی به وجود می آید که شمارا تحت فشار قرارمی دهد و تداوم آن موجب وقوع اضطراب می شود. اضطراب حالتی ناخوشایند از احساسات است که علی رغم از بین رفتن عامل استرس ، همچنان با شما می‌ماند.

اضطزاب – ترس از موفقیت

نیرو محرکه‌ی اضطراب قطعا استرس است اما باید توجه داشت زمانی که اضطراب به شکلی مزمن و دائمی درمی آید ، باید به طور خاص به درمان آن پرداخت و دیگر به عنوان نتیجه ی استرس به آن نگاه نکرد. بیشتر اطرافیان با دیدن مشکلات اضطراب در افراد ، سریعا نسخه‌ی سفر و مهمانی و گردش و غیره می پیچند؛ این اشتباه است. اضطراب مزمن و اساسی با این راهکارهای موقتی درمان نمی‌شود.

زمانی که استرس داریم می‌دانیم که علت تشویش و ناراحتی‌مان چیست ، اما در اضطراب آگاهی‌مان نسبت به علت آن کم میشود و واکنش ناشی از آن ، خود به یک مشکل اصلی تبدیل میشود. تمام مشکلات مرتبط با اضطراب یک اشتراک دارند : نگرانی و ترسی مداوم در شرایطی که تهدیدی وجود ندارد! درواقع همه نگرانی ها ناشی از مسائلی است که هنوز به وقوع نپیوسته اند؛ پس اگر استرس دارید ، عامل آن را شناسایی کنید و تمام تلاشتان را بکنید تا این مرحله‌ی زندگی تان را به خوبی پشت‌سر بگذرانید.

اگر ترسِ روانی بر شما مسلط شده و پس از برطرف کردن عامل استرس ، به اضطراب مبتلا شدید ، در ابتدا باید بدانید این احساس فقط یک حس انتزاعی است. پس از آن ، با مراجعه به روانشناس یا روانپزشک مشکل خود را حل کنید. (یادآوری میکنم که مراجعه به روانشناس یا روانپزشک عاقلانه‌ترین راهکار است) از قضاوت دیگران نترسید ، به افراد غیر متخصص مراجعه نکنید و برای روح و روان خود ، مانند جسمتان ارزش قائل شوید.

اگر می توانستم همه‌ی افراد دنیا را به مراجعه به روانشناس مجبور میکردم! چراکه همه‌ی ما برای ادامه زندگیمان به سلامت روحی نیاز داریم همان طور که برای تغذیه سلامت به متخصص این حوزه مراجعه می کنیم.

نتیجه گیری

شما نه تنها با قدم اول ، بلکه با هر قدمی که بر می‌ دارید (در هر زمینه ای ، حتی در زندگی عادی ترین افراد) ، با ترس از ناشناخته ها رو به رو می شوید ، با ضعف های زیاد و متنوع ، با نااُمیدی! اما نکته قابل توجه این است که این سختی تنها برای شما نیست ، بلکه هر شخصی در مسیر خود باید با سختی هایی دست و پنجه نرم کند تا حسابی ورزیده شود! همچنین باید به خود یادآوری کنید که این ترس ها نه از وجودِ حقیقی ما نشأت میگیرد و نه از حادثه هایِ واقعیِ درحالِ وقوع؛ بلکه این ترس ها و هیجاناتِ مخرب ، از ذهنِ منفی‌بافی ناشی میشود که مدام تغذیه اش اخبار ناگوار ، فیلم های ناخوشایند ، موسیقی های مخرب و غیره است.

ترس از موفقیت

هر نکته‌ی منفی که به زندگی‌تان وارد می کنید ، هر انسانِ بی هدف و بیهوده ای ، هر کارِ اشتباه و آزار دهنده ای (مانند جر و بحث های همیشگی که درون خود یا با دیگران دارید) ، خود را از آنچه لیاقتش دارید دور تر می کنید. اگر بخواهید اهمیت زیادی برای افکار منفی و تاریکِ خودتان قائل شوید ، موجب استرس و یا حتی اضطراب خود خواهید شد ، که این مورد باعث میشود مشکلی به مشکلات مسیرتان اضافه شود؛ مسیری که می‌تواند زیبایی های خارق العاده ای داشته باشد ، تبدیل میشود به برزخی که هیزمش را نیمه تاریک وجودتان فراهم کرده است!

سعی کنید قبل از شروع هر کاری خودتان را همان طور که هستید بشناسید ، ضعف ها و ترس های خود را پیدا کنید ، به سلامتِ روانتان اهمیت دهید و پس از آن با افراد با تجربه زمینه دلخواهتان مشورت کنید؛ تا مسیری بی دغدغه‌تر ، لذت بخش‌تر و نورانی‌تر داشته باشید.

برایتان جسمی سالم ، ذهنی متمرکز ، روح و روانی نیرومند و مسیری پر از نور و درخشندگی آرزومندم…

در پایان پیشنهاد میکنم در همین زمینه نگاهی به دو مقاله ی محبوب و کاربردی حس بیاندازید :

ترس از ناشناخته ها را همین الآن از بین ببرید و اوج بگیرید!

پوزه ی اینرسی ذهنی تان را مانند فضاپیمای شاتل به خاک بمالید!

فاطمه نصاب زاده عضوی از تیم رویایی حس…